یک روحانی به نام روحانی، قراره با تدبیر، با مدیریت کارآمد، امید رو به مملکتمون برگردونه.
ایشون چند استارت خوب رو برای اولین روز از 1460 روزی که سکان هدایت مملکت رو به عهده داره، انجام داد.
استارت هایی که هم تدبیر داشتن، هم امید.
اولیش: تقدیم لیست وزرای پیشنهادی، نه در موعد مقرر، بلکه 14 روز زودتر از موعد قانونی.
این یعنی شروعی سریع و باتدبیر برای امیدوار کردن مردم به اینکه: روزای دعوای مسئولین، رو به پایانه. روزای غرور و خود رأی ای تموم شدنی است. روزای قانون شکنی به نام حمایت از قانون اساسی، به تاریخ پیوست.
دومیش: پیشنهاد به امریکا برای در پیش گرفتن روند تکریم نه روند تحریم.
این یعنی قرار نیست گردنمون رو کج کنیم و بادستانی دراز شده بگیم: تو رو خدا به من (ایران) بینوای فلک زده کمک کنید. این یعنی تدبیر برای سربلند کردن ایران، و امید به سربلندماندن...
سومیش: ...
البته همیشه یه استارت خوب، به یه پایان خوب منتهی نمیشه. در طول مسابقه، نفس بریدن، مصدومیت، شرایط آب و هوایی و خیلی چیزای دیگه ممکنه پایان تلخی رو برای آدم به همراه بیارن ولی بالاخره همون استارت خوب می تونه دل آدم رو برای رسیدن به پایانی دل نشین، خوش می کنه.
منم دلم خوشه. خوشه به پایانی سربلندتر، به پایانی شادتر، به پایانی دلنشین تر. این دلخوشی که تا الآن ادامه داشته و امیدوارم 1459 روز دیگه هم دوام داشته باشه.
امیدوار توی 1459 روز باقیمونده هم همینقدر دلم خوش بمونه و وسطای راه، ساز ناامیدی رو دستم نگیرم و نگم که : کجایید تدبیر و امید که یادتون بخیر...
امیدوارم که دکتر روحانی، روحانی باشد، روحانی بماند و روحانی برود.
امیدوارم وقت رفتنش بگوید: باسربلندی می روم. سربلندی خودم، کشورم، ملتم، دولتم، و همچنین سربلندی تمام مظلومان.
یاعلی